29مرداداولین همایش آسیب های اجتماعی وتوسعه فرهنگی
- ۱ نظر
- ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۰
دیرگاهی است که در فضای مجازی کلیپهای طنز تیمساردلا در بین مردم رایج گشته و عده زیادی را مجذوب خود کرده،این کلیپها معضلات اجتماعی را درقالب طنز، با ظرافت و هنرخاصی بیان نموده است.
در روز سه شنبه 1394/5/20 همزمان با روز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام جلسه ای با حضور مادران دانش آموزان قرانی در حسینیه علی اکبر علیه السلام برگزار گردید
در این جلسه مربی قرانی پسران حجت الاسلام حسینی نژاد در اهمیت کلام پایانی امام صادق علیه السلام در مورد اهمیت نماز پاورپوینتی در این رابطه ویژه دانش آموزان و پاورپوینت دیگر ویژه اولیاء ارائه داد
همچنین در پایان سرکار خانم کریمی مربی قرانی دختران در باب اهمیت مادران به وظائف دینی سخنرانی کردند
مرثیه خوانی و سینه زنی ،سرود و مقاله و پذیرایی از دیگر برنامه های این مراسم بود
خورشید بقیع
شب بود و هوا بارانی.
باری از نان به دوش میکشید. روی به سوی سایه بان و گذر «بنی ساعده».
حاضر نبود آن بار سنگین را به «مُعلّی» بسپارد، که در پی او میرفت.
معلّی میگوید: با هم به «ظلّه ی بنی ساعده» رفتیم. گروهی در آن جا خفته بودند، امام صادق علیه السلام شروع کرد به گذاشتن یکی دو گرده نان، زیر پوشش هر یک از آنان که در خواب بودند. نانها را آهسته می گذاشت و رد میشد، تا رسید به نفر آخر و سرانجام باز گشتیم.
این، نمونه ای از سرکشی آن پیشوا، به تهیدستانِ بینوایی بود که بسترشان خاک بود و لحافشان، آسمان. و در جامعه ی رفاه طلب آن روز، از یادها میرفتند، اما امام شیعیان، از آنان غافل نبود.
تا کنون بیش از سه دهه از شهادت محمدحسین فهمیده می گذرد وهنوز یاد و خاطر ان در ذهن مردم به ویژه نوجوانان و جوانان ما زنده است.
بی تو گاه
نفس کشیدنم خاطره می اید
کاش از همه سو بیاید....
تو نمی آیی ومن
دست دلم به چند قدمی هم نمی رسد
حالا که پیر به دنیا می ایند
جوانه ی موهایم
فرقی نمی کند کدام زمان؟
حق با دیروزها بود
من
پیرترین غمگین این عصرم...
بانو ببین
چگونه تپه های کمرگاهم
تیرطعنه می زنند بر ناتوانی ام!
حالا بگو
چگونه دل هوای شعر تازه ای کند
ببین
چگونه پاییز سرنوشت
ناگزیر روزهای من شده!
غزل بانوی شعر سپیدم!
سپیدغزل خوانم!
حالا کمی اب بیار
هنوز هم نام تو
نشای زندگی مرا سبز می زند
ودنباله های بلند دامنت
دردفترم شعر می شود
ودیدنت...
اه! دیدارتو
بهارترین لبخندها را عیدی می دهند
کافیست بانو
کافیست
کمی شکفته شوی.
سید مصطفی حسینی