خورشید بقیع
سیدمجتبی حسینی نژاد | دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۳۳ ب.ظ
خورشید بقیع
شب بود و هوا بارانی.
باری از نان به دوش میکشید. روی به سوی سایه بان و گذر «بنی ساعده».
حاضر نبود آن بار سنگین را به «مُعلّی» بسپارد، که در پی او میرفت.
معلّی میگوید: با هم به «ظلّه ی بنی ساعده» رفتیم. گروهی در آن جا خفته بودند، امام صادق علیه السلام شروع کرد به گذاشتن یکی دو گرده نان، زیر پوشش هر یک از آنان که در خواب بودند. نانها را آهسته می گذاشت و رد میشد، تا رسید به نفر آخر و سرانجام باز گشتیم.
این، نمونه ای از سرکشی آن پیشوا، به تهیدستانِ بینوایی بود که بسترشان خاک بود و لحافشان، آسمان. و در جامعه ی رفاه طلب آن روز، از یادها میرفتند، اما امام شیعیان، از آنان غافل نبود.
- ۰ نظر
- ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۳