پلاسکو همین جاست/خوشبختی ما در گرو خوشبختی دیگران است
" کیفر بزهکاری جوامع مرگ است"
کشورهامان چون از تجمع ما پدید آمده اند،همان هستند که ما هستیم .قوانین واحکامشان بر مبنای طبایع ما ،واعمال شان کردار زشت و زیبای ماست در مقیاسی بس بزرگ تر.
جامعه فاسد :جامعه ای که روابط اجتماعی آن به فساد کشیده شده است.(جامعه شناسی خودکامگی)
پس از شنیده شدن حادثه دلخراش پلاسکو و کشته شدن عده ای از آتشنشانان عزیز کشورمان ،موج احساسات مانند بسیاری از حوادث اجتماعی در ایران با جزر و مد شدید ساحل در ظاهر آرام اجتماع را دستخوش تلاطم نمود وبی توجه به علت به وقوع پیوستن حوادث این چنینی در پی پاک کردن اصل صورت مساله بر آمدیم و هر کس از هر قشری به نوعی ابراز همدردی نمود تا به طریقی خود را سبک کند.
اگر دیروز شعله های آتش آشکارا ساختمان پلاسکو را در بر گرفت امروز نیز شعله هایی نامریی اجتماع ما را در بر گرفته وجامعه ما را آهسته وبی صدا وبه دور ازتجمع مردمان دوربین به دست وکنجکاو می سوزاند .
امروز چنان اسب چموش خواسته های بی پایان خود را زین کرده ایم ودر پی خوشبختی می تازیم که خط پایان را هرگز نمی بینیم و همچنان می تازیم،غافل از آنکه خوشبختی و آرامش ما در گرو خوشبختی دیگران است و زمانی خنده ما واقعی و از ته دل خواهد بود که چند کوچه آن طرف تر پدری بخاطر دست تنگی و مشکلات مالی اشک در چشمانش حلقه نزده باشد و شرمنده خانواده خود نشود و مادری بخاطر یک قوطی شیر خشک تن خود را در اختیار مردان قرار ندهد.
اگر امروز می بینیم که آتش فقر،اعتیاد،بیکاری،طلاق،دروغ ،دزدی و...دامن اجتماع ما را در برگرفته ما نیز دانسته و ندانسته هیزم این آتش را فراهم کرده ایم و هر چقدر خود را از این آتش دور کنیم بالاخره روزی دود آن اشک چشمان مان را سرازیر خواهد کرد .
حادثه پلاسکو تلنگری بود بر پیکره اجتماع بیمار ما، تا قبل از آنکه آتشنشانان اجتماع را هم همراه خود به قعر آتش پلاسکوی وجودمان ببریم به خود آییم و به دور از تصمیمات احساسی و زودگذر چاره ای بیندیشیم تا ایران زمین جاودان بماند.
ترسـم نرسـی به کــــعبه ای اعــرابی کین ره که تو میروی به ترکستان است